کرک جان خوب می خوانی
من این غمگین سرودت را
هم آواز پرستوهای آه
خویشتن پرواز خواهم داد
به شهر آواز خواهم داد
ره هر پیک و پیغام و خبر بسته ست
نه تنها بال و پر بال نظر بسته ست
قفس تنگ است و در بسته ست
قفس تنگ است و در بسته ست
گرت دستی دهد با خویش
در دنجی فراهم باش
بخوان آواز تلخت را
بخوان آواز تلخت را
ولیکن دل به غم مسپار
**
بی کران وحشت انگیزی ست
خامش خاکستری هم بارد و بارد
وین سکوت پیر ساکت نیز
هیچ پیغامی نمی آرد
هیچ پیغامی نمی آرد
پشت ناپیدائی آن دورها شاید
گرمی و نور و نوا باشد
بال گرم آشنا باشد
من این آواز پاکت را
دراین غمگین خراب آباد
چو بوی بال های سوخته ات
پرواز خواهم داد