متن آهنگ تصنیف در عاشقی
این بار من یکبارگی در عاشقی پیچیده ام
این بار من یکبارگی از عافیت ببریده ام
این بار من یکبارگی در عاشقی پیچیده ام
این بار من یکبارگی از عافیت ببریده ام
این بار من یکبارگی در عاشقی پیچیده ام
این بار من یکبارگی در عاشقی پیچیده ام
این بار من یکبارگی از عافیت ببریده ام
از عافیت ببریده ام
***
ای مردمان ای مردمان از من نیاید مردمی
ای مردمان ای مردمان از من نیاید مردمی
دیوانه هم نندیشد آن کاندر دل اندیشیده ام
دوران کنون دوران من گردون کنون حیران من
دوران کنون دوران من گردون کنون حیران من
دوران کنون دوران من گردون کنون حیران من
در لامکان سیران من
فرمان ز قان آورده ام فرمان ز قان آورده ام
فرمان ز قان آورده ام
گر گویدم بی گاه شد گر گویدم بی گاه شد
گر گویدم بی گاه شد گر گویدم بی گاه شد
رو رو که وقت راه شد رو رو که وقت راه شد
گویم که این با زنده گو من جان به حق بسپرده ام