حس و حال همه ی ثانیـه ها ریخت به هم
شوق یک رابطه با حاشیه ها ریخت به هم
گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید
آمدی و همـه ی فرضیه ها ریخت به هم
روح غمگین تو در کالبدم جا خوش کرد
سرفه کردی و نظام ریه ها ریخت به هم
در کنار تو قدم میزدم و دور و برم
چشم ها پرخون شد قرنیه ها ریخت به هم
پای عشق تو برادرکشی افتاد به راه
شهر از وحشت نرخ دیه ها ریخت به هم
**
بغض کردیم و حسودان جهان شاد شدند
دلمان تنگ شد و قافیه ها ریخت به هم
من که هرگز به تو نارو نزدم حضرت عشق
پس چرا زندگی ساده ی ما ریخت به هم
در کنار تو قدم میزدم و دور و برم
چشم ها پرخون شد قرنیه ها ریخت به هم
پای عشق تو برادرکشی افتاد به راه
شهر از وحشت نرخ دیه ها ریخت به هم
**
بغض کردیم و حسودان جهان شاد شدند
دلمان تنگ شد و قافیه ها ریخت به هم
من که هرگز به تو نارو نزدم حضرت عشق
پس چرا زندگی ساده ی ما ریخت به هم
در کنار تو قدم میزدم و دور و برم
چشم ها پرخون شد قرنیه ها ریخت به هم
پای عشق تو برادرکشی افتاد به راه
شهر از وحشت نرخ دیه ها ریخت به هم