دیوونگی هاش رو توی سر من کاشت وقتی که غم ها شو تو سینه جا میذاشت
این سینه بعد از اون تنها و متروکه این ساعت ها خوابن رو رفتنش کوکه
دوار این دنیا دستاش یه پرگاره می چرخه روز و شب سرگیجه میاره
وقتی که این فکرا شکل توهم شد اونجا که لبخندا جنس ترحم شد
**
این خاطرات من سرگیجه ی محضه اینجا نفس سخته هر لحظه هر لحظه
این سینه بعد از اون تنها و متروکه این ساعتا خوابن رو رفتنش کوکه
دوار این دنیا دستاش یه پرگاره میچرخه روز و شب سرگیجه میاره
وقتی که این فکرا شکل توهم شد اونجا که لبخندا جنس ترحم شد
دوار این دنیا دستاش یه پرگاره میچرخه روز و شب سرگیجه میاره
وقتی که این فکرا شکل توهم شد اونجا که لبخندا جنس ترحم شد