حال و روزم مثه زندگی
من و بازی میده دنده های معکوس
پیشمی اما باز خیلی از من دوری
خنده هات مصنوعی انگاری مجبوری
من مثه این جاده به خودم میچیپم
عود کرده باز دوباره سرگیجم
دیگه باور کردم نیستی وقتی هستی
من دارم میمیرم تو چشماتو بستی
**
واسه تو که چیزی نیست
پنج حرف ساده برای ما انگار اتفاق افتاده
دستامون باهم نیست
دور میشیم از هم با یه مشت تصویر
گنگ و درهم برهم
جاده تو سرگیجه اش مارو با خود برده
خود جنگل انگار باز یه چیزی خورده
شرجی میشم وقتی دستاتو میگیرم
تو نباشی حتما با خودم درگیرم
مثه این جاده شد سرنوشت ماهم
پر ترس و تردید پر پیچ و ماتم
رد پامون گم شد تو ساحل دیگه
مال هم نیستیم ما اینو دنیا میگه