شد خزان گلشن آشنایى باز هم آتش به جان زد جدایى
عمر من اى گل، طى شد بهر تو وز تو ندیدم جز بدعهدى و بى وفایى
با تو وفا کردم تا به تنم جان بود عشق و وفا دارى با تو چه دارد سود
آفت خرمن مهر و وفایى نو گل گلشن جور و جفایى
از دل تنگت آه دلم از غم خونین است
روش بختم این است از جام غم مستم
دشمن مى پرستم تا هستم
**
با تو وفا کردم تا به تنم جان بود عشق و وفا دارى با تو چه دارد سود
آفت خرمن مهر و وفایى نو گل گلشن جور و جفایى
از دل تنگت آه دلم از غم خونین است
روش بختم این است از جام غم مستم
دشمن مى پرستم تا هستم