دیدگاه کاربران
دیدگاهی یافت نشد .
تلخه حرفای شیرینت واژه ها جبهه میگیرن
ترسم از اینه ی روزی دیگه چشماتو نبینم
گله ای از هم ندااریم ما با هم خاطره داریم
دیگه اون روزا نمیاین سر رو شونه هام بذاری
سر رو شونه هام بذاری
من عاشقی بی پر و بالم حیف دل رفتنو ندارم
تو مثل ی کوه غروری کاش بسازی با این صبوری
**
مبهمه طرز نگاهت خنده هات هم معنی دارن
مثه بغضو ترس رفتن تورو یاد من میارن
جاده و پیچ شمالو ابرهای سرد و تیره
لحظه های با تو بودن هیچوقت از یادم نمیره
هیچوقت از یادم نمیره
من عاشقی بی پر و بالم حیف دل رفتنو ندارم
تو مثل ی کوه غروری کاش بسازی با این صبوری
من عاشقی بی پر و بالم حیف دل رفتنو ندارم
تو مثل ی کوه غروری کاش بسازی با این صبوری