دیدگاه کاربران
دیدگاهی یافت نشد .
به خونه حق میدم بدونه تو باهام یه خورده بد بشه اما کو تا پرنده ای
شبیه تو بخواد از اینجا رد بشه
به عشق حق بده با یکی مثله من غریبگی کنه یکی شبیه من
با کی میتونه جز تو زندگی کنه
نمیگم از خزون از این هوای سرد ندونی بهتره بهار آخرین مسافریه که از اینجا میگذره
به برگهای خشک به کاشیهای خیس به کی باید بگم شبیه تو برام
کسی نبودو نیست به کی باید بگم
قسم به گریه هام به گونه های خیس به اشکه تو چشم
بدونه تو هنوز عذاب میکشم عذاب میکشم
قسم به گریه هام به گونه های خیس به اشکه تو چشم
بدونه تو هنوز عذاب میکشم عذاب میکشم
زمان رفتنت رویه لبای تو چقدر خنده بود نمیدونی هنوز تصورش چقد برام کشنده بود
همین قدر که از تو بی خبر بشم برایه من بسه
واسه چی باید از گلایه هام بگم دیگه مشخصه
قسم به گریه هام به گونه های خیس به اشکه تو چشم
بدونه تو هنوز عذاب میکشم عذاب میکشم
قسم به گریه هام به گونه های خیس به اشکه تو چشم
بدونه تو هنوز عذاب میکشم عذاب میکشم
***
زمان رفتنت رویه لبای تو چقدر خنده بود نمیدونی هنوز تصورش چقد برام کشنده بود
همین قدر که از تو بی خبر بشم برایه من بسه
واسه چی باید از گلایه هام بگم دیگه مشخصه
قسم به گریه هام به گونه های خیس به اشکه تو چشم
بدونه تو هنوز عذاب میکشم عذاب میکشم
قسم به گریه هام به گونه های خیس به اشکه تو چشم
بدونه تو هنوز عذاب میکشم عذاب میکشم