متن آهنگ سکوت ابری
راز مگوی مرا تو بدان
تو بخوان
در شب فصل پر از غم من
تو بمان
تو
که صدای خوشت چو ترانه
منم حبس توام در این خانه
و تویی زندانم
در سکوتِ ابریام
خیس نامت میشوم
شکلِ بودن زیر باران است
با هوای خاطرت
واژه هم گل میکند
با تو هر فصلم بهاران است
***
با بهارِ تنت در این زندان
میکُشی شبنم خزانم را
در پریشانیِ جهانِ من
خندهات میگرفت جانم را
خاطرت انتظار طوفانیست
همچو دریای خستهی پردرد
در هوایِ تو آسمان ما را
سمتِ پرواز عشق جاری کرد