به پاییزی که ریخته رو شونه هات
به دلتنگی و بغض دیوونه هات
به لبخندی که زیر بارون زدی
به اشکای من وقتی دیر اومدی
به لبهای بی طاقت رو لبام
به تصویر ناراحت تو چشام
به چی فکر کنم بغض امونم بده
عزیزم یه راهی نشونم بده
تورو بغض تورو راه رفتم تور را گریه کرد
کی جز ما میدونه با قلبت چه کردی با قلبم چه کردم
تو بارون پاییز تو روزای ابری دلم تنگ میشه
موهام داره کم کم با شال سفید تو همرنگ میشه
**
خداوند دیگه ما رو از هم گرفت
یه بغضی گلومون و محکم گرفت
با قلب شکسته با چشمای خیس
به امید فردای خوبی که نیست
روزا میگذرن با تب خاطره
هنوز خیلی زوده که یادم بره
هنوز حسرت اون چشا با منه
که دلتنگ تاوان دل دادن
تورو بغض تورو راه رفتم تور را گریه کرد
کی جز ما میدونه با قلبت چه کردی با قلبم چه کردم
تو بارون پاییز تو روزای ابری دلم تنگ میشه
موهام داره کم کم با شال سفید تو همرنگ میشه