دانلود آهنگ جدید میلاد والا عبید
متن آهنگ عبید
در خود نمی‌بینم که من بی او توانم زیستن
یا دل توانم یک زمان از کار او پرداختن
من کوی او را بنده ام کو را میسر می‌شود
بر خاک غلطیدن سری در پای اون انداختن

چون شمع هجران دیده ای باید که اورا تا رسد
با خنده گریان زیستن یا سوختن یا ساختن
هرگز نباید خواب خوش در چشم من تا ناگهان
خیل خیالش صف زنان نارد به رویش تاختن

***

در حسرتم تا یک زمان آید که روزی گرددم
کز دور چندان بینمش کو را توان بشناختن
هردم عبید از خوی او باید شکایت کم کنم
عادت ندارد یار ما بیچارگان بنواختن

آخرین آثار میلاد والا