دیدگاه کاربران
دیدگاهی یافت نشد .
من هر کدوم از حرفاتو میدادم گوش تو کاری میکنی که چشام ببارن زود
منه دیوونه رو چه به تو بیا برگرد خونه حیفه خوب
منه دیوونه از این خاطره ها دلگیرم شب تا صبح بهونتو میگیرم
من با همین خاطره ها زنده ام اما تو اگه نیای میمیرم
نذار من دق کنم دستات کو اون خنده قشنگه ی رو لبات کو
کجاست اون که آرامش شبام بود اون که میگفت میمونه الان کو
نذار من دق کنم دستات کو اون خنده قشنگه ی رو لبات کو
کجاست اون که آرامش شبام بود اون که میگفت میمونه الان کو
الان کو روزای خوبمون ما که روشن بود آسمونمون
داشتیم هوای همو هردومون اما کاری که از چشام بباره خون
چی شد این وسط کجا رو کج رفتیم جفتی باختیم که
با کی لج میکردیم داستان عجیبیه همه چی قدیمی
گیر کردیم توو گذشته آینده که ندیدیمش
همه خاطرات مرور میشن واسم وقتیکه من قفله رو سیگارم
خوب میکشم تورو هر کامی که گرفتم شبیه پیکاسو بود
عکساتو فکراتو سرگیجه با هم باعث شد ازت ی چن تایی باشن
تو اتاق که من تنها نباشم
**
کاشکی نمیذاشتی خاطره برا من
بعد تو واسم فرقی نداره
بذا دروغ بگم شبا سرگیجه ندارم
نیستی و نبودت ی کم سنگینه برا من
نمیدونم میخواد چی بشه از آخر
منو تو که خونده بودیم پای بالا پایینش مونده بودیم
یادم نمیاد کجاش گفته بود
تو این همه از من دور بمونی
نذار من دق کنم دستات کو اون خنده قشنگه ی رو لبات کو
کجاست اون که آرامش شبام بود اون که میگفت میمونه الان کو
نذار من دق کنم دستات کو اون خنده قشنگه ی رو لبات کو
کجاست اون که آرامش شبام بود اون که میگفت میمونه الان کو
نذار من دق کنم دستات کو اون خنده قشنگه ی رو لبات کو
کجاست اون که آرامش شبام بود اون که میگفت میمونه الان کو