تا سحرت هست بگو ، مرغ خوش آهنگ شوم
سرخوش از آن نغمه ی ، باد هماهنگ شوم
بستر بی خوابی ام ، غرق سکوت تو بود
شیشه ی قلبم مگذار بی خبر از سنگ شود
من آنم که بی تو به هردم خرابم ، چه طوفانیام
چو یاری کنی با تو آسان شود، راه طولانیام
ناجی دنیای من ، با خبر از حال من
چون گذری از برم، وای بر احوال من
**
تو نگران منی ، قلبم از احساس پر است
با تو چه کاشانه ام از هر چه که زیباست پر است
میشکنم عهد ولی ، بی تو ندارم وجود
حق من از خوبی تو ، انچه که دارم نبود
من آنم که بی تو به هردم خرابم ، چه طوفانیام
چو یاری کنی با تو آسان شود، راه طولانیام