خسته شدم خسته هر چی درده
آی رو دوش من درده هزار تا مرده
جنگ با این همه غم و غریبی
یکی بگه رسم به کدوم نبرده
بهار و پاییز و زمستون چیه!
چیه!
برگ درخت من همیشه زرده
وقتی زمونه رو گرفته از من
دلم دیگه دنبال چی بگرده
ای دلخور از گریه ، مرد پر از گریه
بغض ترک خورده ، دریاچه ی مرده
با گریه جاری شو ، بازم بهاری شو
با درد خلوت کن ، از غم شکایت کن
هزار تا خورشید واسه ی ما کمه
دنیا بدونه عشق خیلی سرده
باید بسازه و بسوزه با غم
دلی که بازیچه ی داغ و درده
حتی بخوابم روز خوش ندیدم
بپرس از این چشما که خواب گرده
منتظره کدوم خوشی بمونم
دنیا مگه چی داشته رو نکرده
ای دلخور از گریه ، مرد پر از گریه
بغض ترک خورده ، دریاچه ی مرده
با گریه جاری شو ، بازم بهاری شو
با درد خلوت کن ، از غم شکایت کن
تا روزی که نفس میکشم ازت با تمام وجودم بیزارم بخاطر این آهنگ
منظورم آهنگ صندلی انتظار بود
اینقدرررررر دوسش دارم که نفرت تو و امثال تو نه تنها خنثی میشه بلکه ی کوه حس خوب باقی میمونه 💛
آینه، چون نقش تو بنمود راست خود شکن، آیینه شکستن خطاست