هر روز عمرم از ديروز بد تره
عمري كه هر نفس بي غم نمي گذره
دلگير و خسته ام، بي روح و ساكتم
نبضم نمي زنه، پلكم نمي پره
مي دونم، امشبم از خواب مي پرم
از گريه ، تا سحر خوابم نمي بره
اين زنده موندنه،بازنده موندنه
بي دوست،زندگي! مرگ از تو بهتره
اون روبروم داره پرواز مي كنه
مي بينمش هنوز از پشت پنجره
هي دَس تكون مي دم هي داد مي زنم
اون سنگدل ولي هم كوره هم كره
حتي اگه من از اين عشق بگذرم
قلبم شكسته و از حقش نمي گذره
دوران گيجي و سرگيجه گيت گذشت
محكم بشين دلم اين دورِآخره
تا روزی که نفس میکشم ازت با تمام وجودم بیزارم بخاطر این آهنگ
منظورم آهنگ صندلی انتظار بود