خط رو پیشونیم چشمای بارونیم
دستای لرزونم پاهای بی جونم
روح سرگردونم گلای ایوونم
حتی چوب سیگارم فندک تب دارم
دوست دارند برگردی
خنده غمگینم پلکای سنگینم
الکل تو خونم خونه زندونم
خونه متروکم گلای گلدونم
بار روی دوشم شونه داغونم
دوست دارند برگردی
دوست دارند برگردی
تو آن عهدی که با من بسته بودی
مگر بهر شکستن بسته بودی
تو سنگین دل چرا از روز اول
نگفتی دل به رفتن بسته بودی
نگفتی دل به رفتن بسته بودی
بغضای پنهونم چشمای گریونم
حالِ خوب و بدمو به چشات مدیونم
بغضای پنهونم چشمای گریونم
حالِ خوب و بدمو به چشات مدیونم
خیلی دلتنگ توام
نمیخوای برگردی
تا روزی که نفس میکشم ازت با تمام وجودم بیزارم بخاطر این آهنگ
منظورم آهنگ صندلی انتظار بود
اینقدرررررر دوسش دارم که نفرت تو و امثال تو نه تنها خنثی میشه بلکه ی کوه حس خوب باقی میمونه 💛
آینه، چون نقش تو بنمود راست خود شکن، آیینه شکستن خطاست