متن آهنگ قراضه چین
ای عاشقان ای عاشقان آن کس که بيند روی او
شوريده گردد عقل او آشفته گردد خوی او
معشوق را جويان شود دکان او ويران شود
بر رو و سر پويان شود چون آب اندر جوی او
در عشق چون مجنون شود سرگشته چون گردون شود
آن کو چنين رنجور شد نايافت شد داروی او
جان ملک سجده کند آن را که حق را خاک شد
ترک فلک چاکر شود آن را که شد هندوی او
عشقش دل پردرد را بر کف نهد بو می کند
چون خوش نباشد آن دلی کو گشت دستنبوی او
بس سينه ها را خست او بس خواب ها را بست او
بسته ست دست جادوان آن غمزه جادوی او
شاهان همه مسکين او خوبان قراضه چين او
شيران زده دم بر زمين پيش سگان کوی او
تا روزی که نفس میکشم ازت با تمام وجودم بیزارم بخاطر این آهنگ
منظورم آهنگ صندلی انتظار بود
اینقدرررررر دوسش دارم که نفرت تو و امثال تو نه تنها خنثی میشه بلکه ی کوه حس خوب باقی میمونه 💛
آینه، چون نقش تو بنمود راست خود شکن، آیینه شکستن خطاست