دریا واسه کشتی های بی سر نشین جا نداره
پس من چرا غرق بودم تهران که دریا نداره
این گوشه از شهر امن من سعی کردم نمیرم
انقدر نمیرم که آخر این گوشه پهلو بگیرم
تو سال ها سر نشین این گوشه از شهر بودی
اما با من که همیشه همسایم قهر بودی
**
آرامش قبل طوفان ابروی اون روی ماهت
اخمت به من گفت هر شب طوفان سختی تو راهه
چند روز چند سال چند قرن از رد پاها مون گذشته
قلبم به عمر یه تاریخ از این خیابون.گذشته
قلبم مثل گوش ماهیی با موج موهات رفیقه
عشق من این تنگ کوچیک ، کوچیک اما عمیقه
دریا واسه کشتی های بی سر نشین جا نداره
پس من چرا غرق بودم تهران که دریا نداره
**
هر جایی هم رفته بودم دلتنگ برگشته بودم
آشفته خسته انگار از جنگ بر گشته بودم
من خوب بودم تا این شهر با خشک سالیش بدم کرد
خوب شد خدا رحم کرد عشق تو دریا زدم کرد
“دریا واسه کشتی های بی سر نشین جا نداره
پس من چرا غرق بودم تهران که دریا نداره
تا روزی که نفس میکشم ازت با تمام وجودم بیزارم بخاطر این آهنگ
منظورم آهنگ صندلی انتظار بود