کفتر چاهی من
تنگ بی ماهی من
ای قبای وصله بر
جنگجوی بی سپر
دل افسرده ی من
پشت پا خورده من
شب بی مهتابم
روز بی آفتابم
ای در بسته شده
از همه خسته شده
دل افسرده من
پشت پا خورده من
ای شکسته تن صبور
سکه بی پشت رو
ای خلیج یخ زده
خرمن ملخ زده
گوش کن ای دل من
تو هنوز دل منی
با همه بی ثمری
تو خود شکفتنی
تا روزی که نفس میکشم ازت با تمام وجودم بیزارم بخاطر این آهنگ
منظورم آهنگ صندلی انتظار بود
اینقدرررررر دوسش دارم که نفرت تو و امثال تو نه تنها خنثی میشه بلکه ی کوه حس خوب باقی میمونه 💛
آینه، چون نقش تو بنمود راست خود شکن، آیینه شکستن خطاست