به خداحافظي تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتي و دلم ثانيه اي بند نشد
لب تو ميوه ي ممنوع ولي لبهايم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد
بيقرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه بي تاب شدن عادت کم حوصله هاست
با چراغي همه جا گشتم و گشتم در شهر
هيچ کس هيچ کسي اينجا به تو مانند نشد
هر کسي در دل من جاي خودش را دارد
جانشين تو در اين سينه خداوند نشد
**
خاطرات تو و دنياي مرا سوزاندن
تا فراموش شود ياد تو هرچند نشد
من دهان باز نکردم که نرنجي از من
مثل زخمي که لبش باز به لبخند نشد
بي قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه بي تاب شدن عادت کم حوصله هاست
تا روزی که نفس میکشم ازت با تمام وجودم بیزارم بخاطر این آهنگ
منظورم آهنگ صندلی انتظار بود
اینقدرررررر دوسش دارم که نفرت تو و امثال تو نه تنها خنثی میشه بلکه ی کوه حس خوب باقی میمونه 💛
آینه، چون نقش تو بنمود راست خود شکن، آیینه شکستن خطاست