از چشام نمی خونی
حالمو نمی پرسی
دردمو نمی دونی
هم ازم گریزونی
هم میگی دوسم داری
زخم می زنی اما
از جذام بیزاری
زخم می زنی اما
از جذام بیزاری
دیر میرسی از راه
اسم این زرنگی نیست
زود میری اما این
عادت قشنگی نیست
با خودت که درگیری
از همه طلبکاری
من که از تو دل کندم
بس که مردم آزاری
من که از تو دل کندم
بس که مردم آزاری
هم میگی دوسم داری
هم ازم گریزونی
حالمو نمی پرسی
دردمو نمی دونی
با دروغ همدستی
از غرور لبریزی
جای آبروداری
آبرومو می ریزی
جای آبروداری
آبرومو می ریزی
**
هفت خط و مرموزی
مثل مهره ی ماری
مهربون شدی امروز
باز چه نقشه ای داری
هیشکی از تو راضی نیست
از همه طلبکاری
من که از تو دل کندم
بس که مردم آزاری
من که از تو دل کندم
بس که مردم آزاری
تا روزی که نفس میکشم ازت با تمام وجودم بیزارم بخاطر این آهنگ
منظورم آهنگ صندلی انتظار بود
اینقدرررررر دوسش دارم که نفرت تو و امثال تو نه تنها خنثی میشه بلکه ی کوه حس خوب باقی میمونه 💛
آینه، چون نقش تو بنمود راست خود شکن، آیینه شکستن خطاست