به تو گفتم قبل رفتنت اگه نباشی یک روز می میرم از پا می یفتم
به تو گفتم خودم و می کشم و پر می زنم تو آسمونا بگو گفتم یا نگفتم بگو گفتم یا نگفتم
به تو گفتم زنده ام با نفس خیال چشمات چشاتم تنهام گذاشتن
حالا من موندم و اشک و بغض و آه و عکس پاره تو و من بگو گفتم یا نگفتم بگو گفتم یا نگفتم
مگه بهت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا یادگار من بعد سفر کردن تو طناب داره
دیگه جون نداره دستام آخر قصه رسیده
عطر تو مثل نفس بود واسه این نفس بریده
مگه بهت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا یادگار من بعد سفر کردن تو طناب داره
دیگه جون نداره دستام آخر قصه رسیده
عطر تو مثل نفس بود واسه این نفس بریده
مگه بهت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا یادگار من بعد سفر کردن تو طناب داره
دیگه جون نداره دستام آخر قصه رسیده
عطر تو مثل نفس بود واسه این نفس بریده
تا روزی که نفس میکشم ازت با تمام وجودم بیزارم بخاطر این آهنگ
منظورم آهنگ صندلی انتظار بود
اینقدرررررر دوسش دارم که نفرت تو و امثال تو نه تنها خنثی میشه بلکه ی کوه حس خوب باقی میمونه 💛
آینه، چون نقش تو بنمود راست خود شکن، آیینه شکستن خطاست