متن آهنگ هیشکی نمیتونه بفهمه
هیشکی نمیتونه بفهمه
که دلم از چی گرفته
هیشکی نمیتونه بفهمه
که صدام از چی گرفته
هیشکی نمی مونه تا با من
توی راهم همسفر شه
آخه میترسه که با من
با دلِ من دربدر شده
هیشکی نمیدونه که چشمام
چرا همیشه خیسِ خیسه
چرا هیشکی حتی یه نامه
واسه من دیگه نمی نویسه
هیشکی نمیدونه که قلبم
تا حالا چند دفعه شکسته
هیشکی نمیدونه سر راه اون
تا حالا چند دفعه نشسته
هیشکی نمیتونه بفهمه
که دلم از چی گرفته
هیشکی نمیتونه بفهمه
که صدام از چی گرفته
هیشکی نمی مونه تا با من
توی راهم همسفر شه
آخه میترسه که با من
با دلِ من دربدر شده
هیشکی نمیدونه که چشمام
چرا همیشه خیسِ خیسه
چرا هیشکی حتی یه نامه
واسه من دیگه نمی نویسه
هیشکی نمیدونه که قلبم
تا حالا چند دفعه شکسته
هیشکی نمیدونه سر راه اون
تا حالا چند دفعه نشسته
آخه تو کلبه ی سوت و کور و تاریکِ قلبم
خورشید که جا نمیشه
میدونم اگه تا لحظه ی مرگم
بگردم دنبالش پیدا نمیشه
آخه تو کلبه ی سوت و کور و تاریکِ قلبم
خورشید که جا نمیشه
میدونم اگه تا لحظه ی مرگم
بگردم دنبالش پیدا نمیشه
**
هیشکی نمیتونه بفهمه
که دلم از چی گرفته
هیشکی نمیتونه بفهمه
که صدام از چی گرفته
هیشکی نمی مونه تا با من
توی راهم همسفر شه
آخه میترسه که با من
با دلِ من دربدر شده
هیشکی نمیدونه که چشمام
چرا همیشه خیسِ خیسه
چرا هیشکی حتی یه نامه
واسه من دیگه نمی نویسه
هیشکی نمیدونه که قلبم
تا حالا چند دفعه شکسته
هیشکی نمیدونه سر راه اون
تا حالا چند دفعه نشسته
آخه تو کلبه ی سوت و کور و تاریکِ قلبم
خورشید که جا نمیشه
میدونم اگه تا لحظه ی مرگم
بگردم دنبالش پیدا نمیشه
آخه تو کلبه ی سوت و کور و تاریکِ قلبم
خورشید که جا نمیشه
میدونم اگه تا لحظه ی مرگم
بگردم دنبالش پیدا نمیشه