متن آهنگ اتل متل حکایت
اتل متل حکایت . هزار و یک روایت
حکایت از تو و من . مونده تو کوی و برزن
این حکایت دروغ نیست . چراغ بی فروق نیست
قصــه بار و دوش . عشق یه مشکی پوش
عشق یه مشکی پوش ……
حرف دو دو تا چــهار تاست . قصــه موج و دریاست
نقل یه مشکی پوش . کــه عشقش آبروش
بذر جدایی داشتن . غم بــه دلش گذاشتن
شاد بود ازش کــه عشقش . مشکی پوش رفت و خوندش
مشکی پوش رفت و خوندش
نیازش از زمونــه یه دل بود و یه لونــه
کــه توش ترانــه باشــه . موندن بــهانــه باشــه
مثل پرآشتی بود . چون عشقش بــهترین بود
عشقش پر از خدا بود . صداش بی انتــها بود
اتل متل یه قصــه . بی غم و درد و غصــه
قصــه ای کــه هنوزم تو گفتنش میسوزم
مشکی پوش مثل سنگ . با غصــه هاش میجنگ
میجنگــه تا همیشــه . قصــه تموم نمیشــه
قصــه تموم نمیشــه …