عوض نشو من به رفتار تو عادت کردم
من هنوز نداشتمت به داشتنت یه عمر حسادت کردم
عوض نشو ، عمری از غریبگی من شکایت کردم
تو نبودی با من با خیالت رفاقت کردم
من رفاقت کردم
ترک این خونه نکن حیفه
من تو این خونه برات می مردم
آخ نبودی تو یه لحظه
من چقدر غصه تو می خوردم
ترس از نبودنت
از دیگه ندیدنت
از زدن به عشق من
دست رد نخواستنت
آخرش منجرم به این
حادثه شد که بری
قصمون حالا شده حکایت در به دری
ترک این خونه نکن حیفه
من تو این خونه برات می مردم
آخ نبودی تو یه لحظه
من چقدر غصه تو می خوردم