کز حجر توام دیده چه شب میگذراند
سوز دل یعقوب ستمدیده ز من پرس
کاندوه دل سوختگان سوخته داند
وقت است اگر از پای درآیم که همه عمر
باری نکشیدم که به هجران تو ماند
***
کز حجر توام دیده چه شب میگذراند
سوز دل یعقوب ستمدیده ز من پرس
کاندوه دل سوختگان سوخته داند
وقت است اگر از پای درآیم که همه عمر
باری نکشیدم که به هجران تو ماند
با سلام بسیار عالی بود .برگشتم به سالهای دهه ۷۰