دانلود آهنگ جدید وحید اختری نفس

نفس

متن آهنگ نفس
خبر نمیکند غمت دگر تو را ندارمت سرت به روی شانه ی کیست

نمانده از هوای تو بدون شانه های تو که لحظه ای نمیتوان زیست

من از خودم بریده ام به اشک سرده دیده ام

شبم سر سحر ندارد، ندارم از تو یک نشان

خدا کند که آسمان به حال زار من ببارد

به بوسه های آخرم به گریه های در سرم

که این چنین در انتظارم پس از تو خاطرات و بس

نمانده بعد تو نفس که سر به جا نمیپسارد

مرا سپرده ای به غم که چه ماند و تو ای پناه آخرینم

گذشتی از کنار من چه تلخ روزگار من به خواب اگر تو را ببینم

قدم بزن کنار من عزیزر روزگار من برای لحظه های آخر

بیا و دوباره زول بزن به هردو چشم خیس من که فرصتی نمانده دیگر

به بوسه های آخرم به گریه های در سرم

که این چنین در انتظارم پس از تو خاطرات و بس

نمانده بعد تو نفس که سر به جا نمیپسارد

مرا سپرده ای به غم که چه ماند و تو ای پناه آخرینم

گذشتی از کنار من چه تلخ روزگار من به خواب اگر تو را ببینم

***

بیا و دوباره زول بزن به هردو چشم خیس من که فرصتی نمانده دیگر

به بوسه های آخرم به گریه های در سرم

که این چنین در انتظارم پس از تو خاطرات و بس

نمانده بعد تو نفس که سر به جا نمیپسارد

مرا سپرده ای به غم که چه ماند و تو ای پناه آخرینم

گذشتی از کنار من چه تلخ روزگار من به خواب اگر تو را ببینم

آخرین آثار وحید اختری