فواره تب بود آغوشت
برفی ترین شب بود آغوشت
زیبا موزون خیال انگیز
شعر لبا لب بود آغوشت
رگبار تو حال و هوایی داشت
تند و مورب بود آغوشت
**
از نیش سمی تا عسل میرفت
زنبور عقرب بود آغوشت
حتی اگه چیزی نمیپوشی
بازم مودب بود آغوشت
خواب منو آشفته تر میکرد
وقتی مرتب بود آغوشت
**
خواب منو آشفته تر میکرد
وقتی مرتب بود آغوشت
فواره تب بود آغوشت
برفی ترین شب بود آغوشت
زیبا موزون خیال انگیز
شعر لبا لب بود آغوشت