یه چیزی تو رنجو عذاب نوشتم میونه بیداری و خواب نوشتم
هیچی نگفتمو فقط نوشتم رابطه مونو خط به خط نوشتم
تو آسمونه یکی دیگه ماهی تقدیره من اینه تو بی گناهی
من اومدم فقط واسه عکاسی تو هم به روت نیار منو میشناسی
حتی اگه برات غریبه باشم خودم میخوام گل رو سرت بپاشم
حتی اگه برات غریبه باشم خودم میخوام گل رو سرت بپاشم
**
یه وقت نگی عکاس خوبی نبود احساسه من احساسه خوبی نبود
ببخش اگه تو عکست کم گذاشتم بیشتر از این طاقتشو نداشتم
من که دلم تو این عروسی بد سوخت نمیدونم از عکساتون چقدر سوخت
من اومدم فقط واسه عکاسی توام به روت نیار منو میشناسی
توام به روت نیار منو میشناسی , توام به روت نیار منو