دیدگاه کاربران
دیدگاهی یافت نشد .
مرو از من نگیر مرو جام جهان منم آشوب تو، توی آرام جان
ز من آسان گذشت کنار تو زمان جانم جان لبم تشنه آن لب سیراب تو تو ماه قلبمی منم مهتاب تو
تو لبریزی ز من منم بی تاب تو جانم تو دردانه دیووانه این خانه نیامد رفت بر لب من خنده جانانه نیامد
وقتی سر تو بر سر این شانه نیامد دلم درد من عاشق دیووانگی ام مست ترم کن
هستی من هستی و مرا باغور کن خوش نیست نه احوال دلم بهترم کن باورم کن
***
تو حال ناب من نرو ای وای من خم موهای تو موج دریایی من
غمت بوسه زده به این لبهای من وای از من تو را میخواهمت اگر پیشت کمم
منو عطر خیال به تو توو هر دمم برای مردن از عشقت آماده ام ماتمم
دردانه دیووانه این خانه نیامد رفت بر لب من خنده جانانه نیامد
وقتی سر تو بر سر این شانه نیامد دلم درد من عاشق دیووانگی ام مست ترم کن
هستی من هستی و مرا باغور کن خوش نیست نه احوال دلم بهترم کن باورم کن