متن آهنگ علمدار وفا
بخواب ای که پناه خیمه هایی
آخه تو سردار شجاع کربلایی
از تو دارم من خبر چه کردی در خطر
شکسته بال و پر مولای من آقا ابوالفضل
از تو دارم من خبر هنگام نبرد چه کردی با دشمن ظالم و کافر
رقص شمشیر به دشت نینوا غرش آن شیر نر در کربلا
یا علمدار وفا یا علمدار وفا
ایستاده است به صف کربلا
آن یل ام البنین شاه وفا
**
دست دادی چشم دادی تا به آبی تو به خیمه برسانی
من فدای دست و بازوی بریدت که نشد آب به خیمه برسانی
تا به علقمه رسیدی مشک پر کردی و سمت خیمه ها تشنه دویدی
رو به روی دشمنی ظالم و کافر یک تنه تیغ به دشمن تو کشیدی