یاد بازی یاد بردنا و باختنا می افتم
بعضی وقتام یاد جنگ و یاد موندنا و رفتنا می افتم
دوست دارم برم جنوب کنار جاشوای دریا
که رو عرشه واسه ماهیا میخونن
بشینم نگاه کنم به شکل ابرا
که هنوز شکل تفنگ و ترکش و تیر و جنونن
پدرم همیشه میگه
یادته بهت میگفتم
اگه بچه های اهواز که نه ابرن نه پرنده ن
توی بازی لم ببازن توی عشقشون برنده ن
پدرم همیشه میگه
یادته بهت میگفتم
اگه بچه های اهواز که نه ابرن نه پرنده ن
توی بازی لم ببازن توی عشقشون برنده ن
**
یاد بچه های مهربونِ اون زمین خاکی
یاد بازی یاد بردنا و باختنا می افتم
بعضی وقتام یاد جنگ و یاد موندنا و رفتنا می افتم
دوست دارم برم جنوب کنار جاشوای دریا
که رو عرشه واسه ماهیا میخونن
بشینم نگاه کنم به شکل ابرا
که هنوز شکل تفنگ و ترکش و تیر و جنونن
پدرم همیشه میگه
یادته بهت میگفتم
اگه بچه های اهواز که نه ابرن نه پرنده ن
توی بازی لم ببازن توی عشقشون برنده ن
پدرم همیشه میگه
یادته بهت میگفتم
اگه بچه های اهواز که نه ابرن نه پرنده ن
توی بازی لم ببازن توی عشقشون برنده ن
تا روزی که نفس میکشم ازت با تمام وجودم بیزارم بخاطر این آهنگ
منظورم آهنگ صندلی انتظار بود
اینقدرررررر دوسش دارم که نفرت تو و امثال تو نه تنها خنثی میشه بلکه ی کوه حس خوب باقی میمونه 💛
آینه، چون نقش تو بنمود راست خود شکن، آیینه شکستن خطاست