مرهم بذار با حرفات رو زخم عمیقم
با توام که داری به گریم می خندی
کاش میشد بیای و به من دل ببندی
تنها بودن یه کابوسِ شومه عزیزم
**
کار دل نباشی تمومه عزیزم
تو تو چشمات تو حرفات چی داری
که داری جوونیمو یادم میاری
وقتی بیستم کی سر روی زانوت بزاره
این تنهایی نگو که تمومی نداره
یه کاری کن از این زخم کاری رهاشم
همین روزا میام تا تو رو داشته باشم
تا روزی که نفس میکشم ازت با تمام وجودم بیزارم بخاطر این آهنگ
منظورم آهنگ صندلی انتظار بود
اینقدرررررر دوسش دارم که نفرت تو و امثال تو نه تنها خنثی میشه بلکه ی کوه حس خوب باقی میمونه 💛
آینه، چون نقش تو بنمود راست خود شکن، آیینه شکستن خطاست