حقت بی قراری
شیون و گریه ذاری
تو همونی که میگفتی هیچی دوسم نداری
فرقی اگه نداره بود ونبودن من
پس چرا غرق اشکی موقع رفتن من
قید من و دیگه بزن که دارم از اینجا میرم
تنها دادم دل به سفر دست تورم نمیگیرم
فرقی اگه نمیکنه گریه وذاری چیچییه
بر نمیگردم تا نگی اون که توقلبته چیه
حقت بی قراری
شیون و گریه ذاری
تو همونی که میگفتی هیچی دوسم نداری
فرقی اگه نداره بود ونبودن من
پس چرا غرق اشکی موقع رفتن من
قید من و دیگه بزن که دارم از اینجا میرم
تنها دادم دل به سفر دست تورم نمیگیرم
فرقی اگه نمیکنه گریه وذاری چیچییه
بر نمیگردم تا نگی اون که توقلبته چیه
تا روزی که نفس میکشم ازت با تمام وجودم بیزارم بخاطر این آهنگ
منظورم آهنگ صندلی انتظار بود